تاحالا از نزدیک ندیدمش
تاحالا توی خیابونای ولیعصر قدم نزدیم
توی مترو دستشو محکم نگرفتم، سرشو روی شونم نزاشته
حتی نمیدونم چه بویی میده
اما به همین سادگی رها نکردم
توی دلم وقتی اسمش میاد
بوی خنک و تلخ میپیچه
اما این کافی نیست و باید پیچیده تر از این حرفا باشه
مثلا بوی خاک نم خورده و چای با هل.
اما، اما صداش.
تنها چیزی که ازش شنیدم، تنها چیزی که تموم وجودم رو لمس کرد، فکرم و اروم کرد، حتی خوابش و دیدم :)
به نظرم زیباترین موسیقی که یک ادم. توی زندگیش میتونه بشنوه
وقتی صداش رو میشنیدم، دیگه یه ادم معمولی نبودم، وقتی با من حرف میزد، تبدیل به مهم ترین ادم دنیا میشدم.
بهش قول دادم
به ادمی که هیچوقت ندیدمش قول دادم،
که یه روز صداشو بغل میکنم.
درباره این سایت